ارميتا جونارميتا جون، تا این لحظه: 12 سال و 17 روز سن داره

آرمیتای من

عشق من دخترم

من عشق را در دخترم ودخترم را در دل ودل را موقع تپيدن وتپيدن را به خاطر دخترم دوست دارم من بهار را به خاطر شكوفه هايش  زندگي را به خاطر زيبايي هايش و زيبايي را به خاطر دخترم دوست دارم من دنيا را به خاطر خدايش وخدايي را كه دخترم را  خلق كرد دوست دارم ...
8 مهر 1393

دخترم

هميشه مشكلاتت را با مداد بنويس و پاك كن را در اختيار خدا بگذار     ماشين زندگيت را جلوي خونه ي هر عشقي پارك نكن ممكنه چرخ هاي قلبتو پنچر كنن ...
8 مهر 1393

براي خواهرم

خواهریعنی یک لبخندواقعی گوشه لب,برای همیشه.... خواهریعنی :مهربان بودن... خواهریعنی:درددل خوب گوش دادن... خواهریعنی:توهرشرایطی کنارت بودن ... خواهریعنی :پابه پای تو درغم وغصه شریک شدن...اگراون خواهر,خواهر من باشد ...
8 مهر 1393

برای ارمیتام

دخترم هر چه طبل توخالی ترباشد,صدای بیشتری رابه گوش می رساند,صدای بیشترتوجه بیشتری رابه خودجلب خواهدکردکه این صدافقط وفقط می تواندنشانه تهی بودن باشد,طبلی نباش که صدایش برسدبه دوردستها....نوایی باش تاهمه ازنوایت لذت ببرن.... دخترم: تامی توانی تجربه کن ,امایادت باشددربعضی کارها,هیچ راه برگشتی نیست ,حواست باشدکه نه محافظه کاروترسوباشی ونه بی محابا دل به دریابزنی... دخترم : ستاره کم نورآسمان راببین ....هیچ چشمی خیره به آن نمی نگرد,تمامی چشمهاخیره به آن ستاره ی پرنوری ست که برایشان چشمک می زند!انگاریادشان رفته ,کم نوری یک ستاره ,نه ازکوچکی آن ,که گاهی ازفاصله زیادآنهاست وآنهاتاآن ستاره میلیاردهاسال نوری فاصله دارندام...
8 مهر 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرمیتای من می باشد