مهدکودک
دخترم سلام
ديروز عزيزم انه برده بود تورو مهد تو هم كه كلي ذوق كرده بودي -انه ميگه اصلا احساس غريبي نميكردي با بچه ها بازي ميكردي وميدويدي و ريلكس والبته ميخواستي يكي دوتاشونو هم رو كم كني كني حالا بماند اونجاش-ازتون عكس هم گرفتن ايشالا ميذارم تو وبت عزيزم
بعد كه انه اومده دنبالت كه بيايين خونه ميگفتي بذار برم خوراكي هامو بخورم بعد برگردم بريم- همش مونده بود تو كيفت از بس شيطوني كردي خوراكي هاتو نخوردي-البته هر روز و كل ساعات و نميري بعضي وقت ها تفنني برا تفريح وميخوام با بازي گروهي اشنا بشي تو جمع بچه ها باشي و بازي كني با هم سن هات ملوسكم
خيلي دوست دارم تو كلاس زبان وزيملاستيك ثبت نامت كنم البته مدت زيادي نمونده يكم بزرگ بشي ثبت نامت ميكنم دلبركم اخه ملوسكم هنوز سه سالش نشده ثبت نام ندارن هيجا
بعد از بيرون اومدن از مهد با انه وبابا جون رفتين برا خريد-مامانم ميگه سرم مشغول خريدن سبزي بود كه يهو ديدم در حال خوردن يه گوجه هستي اطرافمم نگاه كردم هيچ گوجه فروشي هم نبود-نميدونست شيطون بلا از كجا برداشته بودي (فدات دخترم الان بچه اي ولي يكم كه بزرگ بشي متوجه ميشي كه كار درستي نيست)ديگه كلي خنديديم-كلا عادته هرچي رو دوست داري برميداري راه مي افتي ما هم پشت سرت پولشو حساب ميكنيم- اون روزم يكم سرما خوردگي جزعي داشتي رفتم برات ليمو بگيرم اولش يه سيب برداشتي گاز زدي گفتم اقا سيب هم بدين تا اونو حساب ميكردم رفتي خيار برداشتي اگه تو خونه هم باشه بايد برات بگرم ديگه عزيزم اخه تو دسته گل سرسبد ماماني كلا اينجور موردها تو هر مركز خريدي برامون پيش مياد لباس فروشي-سوپر ماركت-همه جا خودت انتخاب ميكني خانوم كوچولو-خلاصه ماماني هم عاشقته
البته اينم بگم شكمو نيستي دخترم هرچزي رو فقط دوست داري برداري به خوردنش علاقه ي چنداني نداري-نميگم نميخوري ولي كم ميخوري من دوست دارم دخترم خيلي تپل بشه