شعركودكانه برا ارميتا
شعر کودکانه مورم و دانه می برم مورم و دانه می برم دانه به لانه می برم شش پا و دو شاخک دارم صحرا می رم دون می آرم اینجا می رم اونجا می رم پایین میام بالا میرم تنهایی سخته کار من سنگینه خیلی بار من جمع می شویم با مورچه ها صف می کشیم تو باغچه ها دنبال هم مثل قطار با هم می ریم دنبال کار کار می کنیم کار می کنیم گندمو انبار می کنیم تا وقتی که از آسمان پایین میاد برف و باران تو لونه بی دون نباشیم زار و پریشون نباشیم ...
نویسنده :
مامانی ارمیتا
14:25
حرفهاي ماماني
براي دخملم
برای ارمیتا2
یه جمله ی زیبا
بخدا گفتم: " بیا جهان را قسمت کنیم، آسمون واسه من ابراش مال تو، دریا مال من موجش مال تو، ماه مال من خورشید مال تو ... ". خدا خندید و گفت: " بندگی کن، همه دنیا مال تو ... من هم مال تو ... "
نویسنده :
مامانی ارمیتا
15:15
براي دخترم
روزهاي معمولي
حرف خصوصي ماماني ودخملي
دل نوشته هايي برا ارميتا
ادمک اخردنیاست بخند ادمک عشق همین جاست بخند دسته خطی که توراعاشق کرد شوخی کاغذی مابودبخند ادمک خرنشوی گریه کنی ان خدایی که بزرگش خواندی بخدامثل تو تنهاست بخند ...
نویسنده :
مامانی ارمیتا
13:45